-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 مهرماه سال 1386 23:26
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 مردادماه سال 1386 12:10
عید مبعث بر مسلمانان مبارک
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 تیرماه سال 1386 21:25
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 20:11
با بهاران آمدیم با خزان خواهیم رفت نغمه پرداز آمدیم نغمه خوان خواهیم رفت رنج دنیا دیده ایم شادمان خواهیم رفت
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 تیرماه سال 1386 20:12
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 تیرماه سال 1386 18:28
دیروز چو امروز قفس تنگ نبود ساز دل خسته ام بد آهنگ نبود دیروز چو امروز در این کنج قفس بین من و دل هزار فرسنگ نبود ( نکیسا)
-
در بهاری دیگر
سهشنبه 19 تیرماه سال 1386 23:52
در بهاری دیگر سبز میشویم ودستان آرزو مندمان شکوفه می دهند و می خوانیم در باد سرود ماندن را در بهاری دیگر من تو را می بینم که چون قاصدکی درهوا می رقصی وبا چهچه ی بلبلان هم آوا مرا صدا می زنی در بهاری دیگر من جوانه می زنم رشد می کنم در بهاری دیگر سر انگشتانم نسیم را حس می کند و قلبم چون گلهای لاله سر از خاک بیرون می...
-
باز گشت
سهشنبه 19 تیرماه سال 1386 23:30
اشک ها را از گونه هایم پاک می کنم و با خود می گویم آسمان آبی است دشت ها وسیع پرندگان پر شور رودها جاری دریا با عظمت کوه ها استوار گل ها زیبا چشمه ها جوشان و خداوند مهربان پس این همه زیبایی ارزش ماندن را دارد تیغ را بر زمین می اندازم و بر می خیزم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 تیرماه سال 1386 22:21
تولد همسر ولایت ومادر امامت را به عموم مسلمانان تبریک می گویم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 تیرماه سال 1386 20:42
سلام چقدر بده نتونی چیزی بنویسی ولی دلت بخواد به روز باشی این روزا تمام فکر و ذهنم پیش دختراست اونای که میریم خونشون خواشتگاری میدونم رو عصاب شوهرم راه میرم طفلک کار داره منم همش حرف می زنم خوب بگو زن به اون چه داداش تو میخواد زن بگیره خلاصه به قول شوهرم زن اگه پیغمبرم بشه زن دیگه
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 تیرماه سال 1386 18:08
-
مقصر اصلی کیست؟
یکشنبه 10 تیرماه سال 1386 01:10
مقصر اصلی کیست؟ یک کم سبک شده بودم، شوخی های بچه گانش یک جورایی آرومم کرده بود. گفتم برو به کارت برس، خدا حافظ! گفت آره، دارن اذون می گن تو هم برو نمازتو بخون من که بد جوری بی دین شدم، اصلا دارم از همه چیز بیزار می شم حتی از زنده بودنم. با لحن مادرانه ای بهش گفتم اما گاهی وقتا لازمه، اگه ده بار نمی خونی دوبارشو بخون ،...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 تیرماه سال 1386 20:21
سلام شب بخیر حال نوشتن ندارم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 تیرماه سال 1386 21:00
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 تیرماه سال 1386 20:58
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 تیرماه سال 1386 19:58
تا حالاشده خودتونو زیر دستگاه پرس تصور کنین دستگاهی که دو دوصفحه داره وشما وسط اون دو قرا گرفتین گاهگاهی این دستگاه روشن میشه وشما حس میکنین دارین اون وسط له میشین در حالی که هیچ کاری ازتون بر نمی یاد فقط میتونین جیغ بکشین بترسین یا گریه کنین اما قبل از اینکه استخوناتون له بشه دستگاه خاموش میشه وبه حالت اولیه بر...
-
شکست سکوت
دوشنبه 4 تیرماه سال 1386 19:09
تا مگر شیشه ی این کاخ به هم در شکند تا مگر ولوله افتد به دل قصر سکوت دست در حسرت سنگ سنگ در آرزوی پرواز است حمید مصدق
-
شکست سکوت
دوشنبه 4 تیرماه سال 1386 19:06
تا مگر شیشه ی این کاخ به هم در شکند تا مگر ولوله افتد به دل قصر سکوت دست در حسرت سنگ سنگ در آرزوی پرواز است
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 تیرماه سال 1386 01:44
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 تیرماه سال 1386 23:23
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 تیرماه سال 1386 23:23
-
درخت
شنبه 2 تیرماه سال 1386 22:35
آه ای درخت ای تنومند زیبا چه آسان آسمان را در آغوش کشیده ای وچه بی باک شب از ماه بوسه می ستانی و روز تمامی گرمی عشق خورشید را به سخره می گیری دلم می خواهد درسایه پهناور تو زمان و مکان را فراموش کنم دلم می خواهد بر تنه تنو مند تو تکیه کنم و بخوانم که دنیا بسیار کوچک است دلم می خواهد برگهایت نوازشگر گونه هایم باشد آن...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 تیرماه سال 1386 10:35
امروز تمام کمبودام یهو اومد جلوی نظرم تمام آرزوهایی که تو نتفه خفه شون کردم ودر آخر اشتباهام منم مثل اون مادر مرده فکر می کنم مشکلات هر کسی به خودش بر می گرده ولی شرایط محیطی اون فرد تاثیر خاصی روی تصمیم هاش داره پس همه ی اطرافیان وجداناتون مثل همیشه راحت
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 خردادماه سال 1386 17:12
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 خردادماه سال 1386 14:29
یکی دو روزه که تمام فکر وذکرم دنبال اشتباه های مردمه راستش تا حالا به بعضی مسایل دقیق فکر نکرده بودم شایدم چون هیچ ارتباط خاصی با اونها نداشتم به نظر شما وقتی یک فرد توی یک محله ی بی خود بدنیا می یاد دوستاشو یک مشت لات و لوت تشکیل می دن از ۷ سالگی شروع به کشیدن سیگار می کنه از ۱۰ سالگی درس و مشق و ول می کنه وتو ۲۰...
-
باغ همیشه سبز
سهشنبه 29 خردادماه سال 1386 17:38
تو رفتی و من آن زمان فقط گریستم گل همیشه جاودان در آن خزان بی فروغ تو رفتی و شدی گلی میان باغ سبز عشق دوباره آمده خزان گل همیشه سبز من دلم هوای باغ کرده است مرا ببر به باغ سبز به باغبان خود بگو اگر که نیست او گلی صدای آب میشود طنین باد میشود برای غنچه های نیمه باز حصار باغ میشود مرا ببر به باغ سبز به باغبان خود بگو که...
-
سکوت
شنبه 26 خردادماه سال 1386 19:44
سکوت چیست به جز حرفهای ناگفته
-
تکدی
پنجشنبه 24 خردادماه سال 1386 18:55
غرور من که به ملک سخن خدایی کرد دریغ در طلب آشنایی با تو وفا و عشق تو را چون گدا گدایی کرد حمید مصدق
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 24 خردادماه سال 1386 15:45
-
افسانه
پنجشنبه 24 خردادماه سال 1386 14:59
تا در آغوشت بمیرم شعله را پروانه گشتم از همه هستی بریدن در جهان افسانه گشتم