بذری که در دشت سر سبز خیال خود کاشته بودم امروز بارور شده است
تو از اشکهای من سیراب گشتی
تو از نور چشمان من حرارت گرفتی
وامروز درخت تنومندی شده ای که هیچ باد و طوفان آن رانمی شکند
من در سایه تو به آسایش می اندیشم
من به تنه تنو مند تو تکیه می کنم
من می توانم با به سرسبزی تو به آرامش برسم
من می توانم تو را در ذهن خود تجسم نمایم