با تو ترانه می شوم
پر ازفسانه می شوم
به روی شاخه امید
با تو جوانه می شوم
همدم آب و آینه
همدم نور می شوم
پر از شکوه و عا طفه
غرق سرور می شوم
نه در زمان نه در مکان
عین خیال می شوم
نه آمدن نه رفتنی
فرض محال می شوم
با تو سادگی را می بینم
و الهام می گیرم
از رنگها
از نقشها
از حضور بودن
والهام می گیرم
از قطره های باران
از گل های نیمه شکفته
از های وهوی باد
در تو آهنگ زیستن موج می زند
و من می خوانم با این آهنگ
سرود زندگی را
خنده های تو جوانه های شادی است
دستان تو صفای بهاران دارد
چشم های تو چشمه های عشفند
ومن از این چشمه ها سیراب
و من از این جوانه ها شاداب
ومن از این دست ها مسرور
از می باده تهی گشتم وسرمست ز عشق
اه بینی چه ثمر دارد عشق
جان من سوخت در این راه ولی می دانم
جگری سوخته تر دارد عشق
رنگ و بویش متفاوت شده است
گوایا دلبری تازه به بر دارد عشق