آسمان آبی

ادبی ـ هنری

آسمان آبی

ادبی ـ هنری

در بهاری دیگر

در بهاری دیگر

سبز میشویم

ودستان آرزو مندمان شکوفه می دهند

و می خوانیم در باد سرود ماندن را

 

در بهاری دیگر من تو را می بینم

 که چون قاصدکی درهوا می رقصی

وبا چهچه ی بلبلان هم آوا مرا صدا می زنی

 

در بهاری دیگر من جوانه می زنم 

 رشد می کنم

 

در بهاری دیگر سر انگشتانم نسیم را حس می کند

و قلبم چون گلهای لاله سر از خاک بیرون می آورد و داغش را بر همگان آشکار می سازد

آنگاه تو می آیی وآن را می بویی و بر سینه می فشاری

 

در بهاری دیگر من تو را خواهم دید

 

در بهاری دیگر

 

 

 

 

باز گشت

اشک ها را از گونه هایم پاک می کنم

و با خود می گویم

آسمان آبی است

دشت ها وسیع

پرندگان پر شور

رودها جاری

دریا با عظمت

کوه ها استوار

گل ها زیبا

چشمه ها جوشان

و خداوند مهربان

پس این همه  زیبایی ارزش ماندن را دارد

تیغ را بر زمین می اندازم و بر می خیزم

 

تولد همسر ولایت ومادر امامت را به عموم مسلمانان تبریک می گویم