در آینه عکس خود را دیدم
و انعکاس برق جشمانم را
و صدایی که از سلول های تنم برمیخواست
من خود را فرا موش نمی کنم
من قلبم را نمی فروشم
من احساسم را نمی بخشم
ولی به تو دروغ می گویم
دروغ می گویم
تا انتقام بگیرم
از قلبی که فروختی
از احساسی که بخشیدی
و از خودی که فراموش کردی
سلام افسانه خانوم
خسته نباشی
مثل اینکه اصلا صفحه ی نظراتت را باز نمی کنی چون من دیروز هم اومدم تو وبلاگت ونظر دادم ولی اصلا نظری وجود نداره
برو تو قسمت تنظیمات وبلاگت وتیک فیلتر شدن نظرات را بردار تا هرکس به محض دادن نظر تو وبلاگت سریعا نظرش بیفته تو وبلاگ ونیاز به تایید نداشته باشه بازم اگر سئوالی بود در خدمت بیدم
اینی که وگفتی چی بید؟
پیش من هم بیا خوشحال میشوم
ممنون
تا بعد...
سلام از اظهار لطف شما ممنون هستم من سعی کردم وارد وبلاگ شما بشوم ولی متاسفانه نشد
افسانه