در درون قفس سرد اتاق یک برنده زیر لب اواز داشت
قلب او مانند یک آ ییینه بود اندرین آیینه او صد راز داشت
چشم ها را دوخته بر بنجره گوش ها بر نغمه های ساز داشت
بال هایش بسته و بر سوخته در نگاهش عقده یبرواز داشت
شعر زیبایی بود امیدوارم به ارزوی خود که پرواز است برسی
شعر زیبایی بود امیدوارم به ارزوی خود که پرواز است برسی